تاریک - فصل ۳ قسمت ۸: بهشت
کلودیا به آدام توضیح میدهد که چگونه همه چیز به هم پیوسته و مرتبط است، و اینکه او چطور میتواند گره را باز کرده و این چرخه را نابود کند...
خوک
مردی که به تنهایی در حیات وحش زندگی میکند و با جستجوی ترافل (نوعی قارچ کمیاب و گران که توسط سگ یا خوک تربیتشده یافت میشود) روزگار میگذراند، باید به گذشتهاش بازگردد و خوک مورد علاقهاش را که دزدیده شده، پیدا کند...
ابیگل
دختر جوانی به نام ابیگل در شهری زندگی میکند که سالها پیش به دلیل همهگیری یک بیماری مرموز در قرنطینه قرار گرفته و دروازههایش بسته شده بود. وقتی او ۶ ساله بود، پدرش را یکی از بیماران بود از شهر خارج کردند. ابیگل که برای یافتن پدرش در برابر حکومت قرار میگیرد، متوجه میشود که این شهر در واقع پر از نیروهای جادویی است و در خود تواناییهای جادویی خارقالعادهای را کشف میکند...
تاریک - فصل ۲ قسمت ۴: مسافران
جوناس با یک تصویر شوم روبرو می شود. درحالی که بچه ها برای پیداکردن جواب سوالاتشان به غار میروند، بزرگسالان در پناهگاه جمع می شوند تا آنچه را که درباره مسافران می دانند به اشتراک بگذارند.
تاریک - فصل ۲ قسمت ۳: ارواح
در سال ۱۹۵۴ ، هلگ گمشده برمی گردد، اما فقط با نوح صحبت می کند. در سال ۱۹۸۷ ، کلودیا ماشین زمان را به تانهاوس می آورد و اگون دوباره از اولریش سؤال می کند.
