راز: شهامت رویابافی
زن جوانی که به تازگی از همسر خود جدا شده و برای گذران زندگی و بزرگ کردن سه فرزند خود تلاش می‌کند، در پی حادثه‌ای با مرد اسرارآمیزی آشنا میشود که روح این خانواده را دوباره زنده می‌کند، و از رازی آگاه است که همه چیز را تغییر خواهد داد... این فیلم بر اساس کتابی پرفروش و پیشگام به نام راز نوشته روندا بایرن ساخته شده است.
ویل هانتینگ نابغه
ویل هانتینگ جوان ۲۰ سالهای است که در دانشگاه فناوری اطلاعات ماساچوست به شغل دربانی و نگهبانی مشغول شده، و در همین حال نبوغی ذاتی در زمینه ریاضیات دارد، اما استعداد خود را باور ندارد و هیچ تلاشی نیز نمی‌کند که دیگران از این استعداد او آگاه باشند. ولی کم کم به کمک پروفسور ریاضی دانشگاه که استعدادش را کشف می‌کند، و روان‌شناسی که با او گفتگو می‌کند و همچنین دوست صمیمی‌اش، راه خود را در زندگی پیدا می‌کند... از ویژگی‌های این فیلم بداهه‌گویی‌هایی است که آزادانه به دیالوگ‌های فیلم‌نامه اضافه شده‌اند. همین گفتگوهای عامیانه ارزشی دوچندان به فیلم بخشیده‌اند و باعث شده تا نوع رابطه ویل و دوستانش بسیار جالب و تماشایی شود. این فیلم که هم در گیشه موفق بود و هم نظر منتقدان را جلب کرد، برنده دو اسکار و نامزد هفت اسکار دیگر شد.
بروکلین
در سالهای دهه ی ۵۰ میلادی یک مهاجر ایرلندی ،که زمانی در ایرلند عاشق یکی از هم محلی ها شده بود، حال قضایای گذشته گریبان گیر او میشود و باید بین دو مرد از دو کشور مختلف یکی را بعنوان شریک زندگی اش انتخاب کند، یکی ایرلندی و دیگری آمریکایی...
جاده انقلابی
این فیلم روایتگر زندگی یک زوج "خوشبخت" است که در دهه پنجاه میلادی در ایالت کانکتیکات (جاده رولوشنری) زندگی می‌کنند. این زوج به‌تدریج احساس می‌کنند که در زندگی زناشویی گرفتارشده‌اند و شادمانی موردنظرشان را نیافته‌اند. آن‌ها درنتیجه‌ی تلاش برای یافتن راهی برای تغییر زندگی‌شان درگیر ماجراهایی می‌شوند. مایکل شنون در این فیلم موفق به نامزدی «بهترین هنرپیشه نقش دوم مرد» در اسکار ۲۰۰۹ شد. در مراسم گلدن گلوب ۲۰۰۹ نیز فیلم در ۴ رشته بهترین فیلم درام، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن ، و بهترین کارگردانی نامزد شد ولی تنها کیت وینسلت توانست برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن شود.
هلوگرامی برای پادشاه
یک تاجر آمریکایی برای جبران ضررهایش در دنیای تجارت تصمیم می گیرد به عربستان سعودی سفر کند تا ایده ای که دارد را بفروشد اما…
