سگ
تکاور سابق ارتش به نام بریگز به همراه یک سگ رهسپار سفری طولانی می‌شود تا خود را به موقع به مراسم خاک‌سپاری هم خدمتی خود برساند. در این سفر عجیب، آن‌ها یکدیگر را تا دم مرگ همراهی می‌کنند و یاد می‌گیرند که شانس مبارزه برای بدست‌آوردن سعادت را داشته باشند...
خبرخوان
پنج سال پس از پایان جنگ‌های داخلی آمریکا، کاپیتان جفرسون کید که کهنه‌سرباز جنگ است، برای کسب درآمد از شهری به شهر دیگر سفر می‌کند و اخبار روزنامه‌ها و داستان‌های واقعی را برای مردم می‌خواند. در یکی از سفرهایش به دختری یتیم برخورد می‌کند که از شش سال پیش توسط قبیله‌ای بومی بزرگ شده است. او قبول می‌کند تا دختر را به پیش خانواده‌اش برگرداند، اما سفری دور و دراز و خطرات بزرگی در انتظار آن‌هاست...
گرگینه‌ها
دختر جوان شکارچی و تازه‌کار به نام رابین که دستیار پدرش است، همراه با او به ایرلند سفر می‌کند تا آخرین گله گرگ‌ها را از بین ببرند. اما وقتی او در آنجا با دختری آزاد و رها از قبیله‌ای مرموز دوست می‌شود، همه چیز تغییر می‌کند. دختری که شایعه شده است در شب‌هنگام به گرگ تبدیل می‌شود...
به پیش
دو جن که با هم برادر هستند و در کودکی پدر خود را از دست داده‌اند، عازم سفری شگفت‌انگیز می‌شوند تا جادویی را پیدا کنند و بتوانند فقط برای یک روز پدر خود را دوباره ملاقات کنند...
قطار چنای
راهول (شاهرخ خان) به شهر کوچکی از ایالت تامیل نادو سفر می‌کند تا به وصیت پدربزرگش عمل کند و خاکسترهای او را به آب مقدس رامشوارام بریزد. او به‌طور تصادفی در قطار چنای با دختری با نام میناما (دیپیکا پادوکن) اهل روستای کوچکی آشنا می‌شود و این آشنایی کم‌کم به علاقه‌ای میان این دو تبدیل می‌شود و ماجراهایی رخ می‌دهد… این فیلم سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای هند (در خارج از هند) شد.
