مردی به نام گی‌هون که بدهکار، ورشکسته و ناامید است و به زودی امکان ملاقات با دخترش را هم از دست خواهد داد، موافقت می‌کند که در یک بازی معمایی و ناشناخته شرکت کند. او متوجه می‌شود که ۴۵۵ نفر دیگر نیز با شرایط مشابه او برای این بازی به ظاهر بچگانه داوطلب شده‌اند. اما وقتی که مرحله اول بازی شروع می‌شود، تازه متوجه میزان بالای خشونت در این بازی می‌شوند...

مشاهده فیلم

یک کارمند بانک که زیر بار بدهی‌های شوهر بیکارش و آرزوهای از دست رفته خودش کمر خم کرده است، ناگهان به منبعی مخفی و ظاهرا نامحدود از پول نقد در خانه‌اش دست پیدا می‌کند...

مشاهده فیلم

بر روی پشت بام بانک ظاهرا گروه گروگانگیرها یکی از خودشان را محاصره کرده و به او حمله می‌کنند، اما حقیقت چیز دیگری است. پروفسور با کمک پالرمو و نیروهای جدید، شروع به پیاده کردن نقشه برنامه‌ریزی شده خود می‌کند...

مشاهده فیلم

نایروبی که احساس خطر می‌کند، سعی دارد انگیزه گروه را برای ادامه کار بالا ببرد. دنور از کسی که بصورت مأمور مخفی به عنوان گروگان در بانک حضور دارد، کمک می‌گیرد تا بتواند اوضاع را کنترل کند. اما گاندیا که حالا مسلح شده است، اوضاع را بدتر می‌کند و تقریبا یک جنگ تمام عیار راه می‌اندازد...

مشاهده فیلم

در حالی که بازرس سیرا نقشه‌ای ترتیب می‌دهد تا گروهی را بصورت مخفیانه به داخل بانک بفرستد، ارتباط پروفسور و راکل با پالرمو و دوستانشان که داخل بانک هستند، قطع می‌شود...

مشاهده فیلم