مرد شمالی
شاهزاده جوان وایکینگی به نام املث به دنبال انتقام قتل پدرش و بازگرداندن پادشاهی خودش است...
شمشیرزن دورهگرد: آغاز
در سال ۱۸۶۴ سامورایی هیمورا کنشین معروف به باتوسایی بود، که با قدرت و مهارت شمشیرزنیاش بیش از صد مرد را در یک سال کشته بود. اما وقتی با زنی مهربان به نام تومویی یوکیشیرو آشنا میشود، زندگیاش تغییر میکند...
تانهاجی: جنگجوی ستایش نشده
پادشاه سلسله گورکانیان اورنگزیب قصد تصاحب هندوستان و گسترش امپراتوریاش را دارد. شیواجی، پادشاه ماراتا است و سعی میکند تا این امر را از تانهاجی که فرمانده ارتش ماراتا است پنهان کند، چون جشن ازدواج پسرش نزدیک است. اما تانهاجی از موضوع مطلع میشود و تصمیم میگیرد جلوی سرباز مورد اعتماد اورنگزیب را بگیرد و او را از رسیدن به قلعه و تحت کنترل گرفتن آن بازدارد...
باهوبالی: سرآغاز
هنگامیکه زن و شوهری از قبایل پادشاهی ماهیشماتی، نوزادی را از غرق شدن نجات میدهند، اطلاعاتی در مورد گذشته او و آنچه سرنوشت برای او در نظر گرفته است، ندارند. اما پس از اینکه کودک کم کم بزرگ میشود، متوجه سرگذشت و هدف زندگی خود میشود...
قربانی
یک پزشک پسر خود را قربانی میکند تا تنها فرزند خاندان ژائو را نجات دهد، که تمام قبیلهاش به دست وزیری شرور کشته شده است. اما پس از بزرگ شدن آن کودک، پزشک تصمیم به انتقام میگیرد...
